کد مطلب:149848 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:183

هلال بن نافع و ستایش حسین
یكی از حاضران حادثه ی كربلا، هلال بن نافع، است او می گوید: من با اصحاب عمربن سعد ایستادم بودم كه ناگهان یك نفر فریاد زد و گفت: ای امیر! بشارت باد تو را، زیرا شمر، حسین را به قتل رسانید. من با شنیدن این كلام، آمدم در میان دو صف قتال و نزدیكی حسین قرار گرفتم و او در حال جان دادن بود؛ فوالله ما رأیت قط قتیلا مضمخا بدمه


احسن منه و لاأنوار وجها و لقد شغلنی نور وجهه و جمال هیئته عن الفكرة فی قتله؛ به خدا سوگند هرگز كشته ی به خون آغشته ای را بهتر و خوش روتر از او ندیده بودم، نور صورت و زیبایی هیأت او مرا از اندیشه ی در شهادت او باز داشت.

این عبارت، بسیار زیبا و خواندنی است و انسان، از آن احساس لذت می كند، او می گوید: من شهید غرقه به خون و در خاك غلتیده ای در عمرم همانند او ندیدم. به تعبیر دیگر، اولین بار بود كه می دیدم كشته ای آغشته به خون، این چنین زیبا و نورانی صورت باشد.

و زیباتر از آن جمله ی بعدی اوست. می گوید: نورانیت صورت و زیبایی هیأت و سیمای او چنان مرا گرفت و به خود مشغول كرد كه بكلی از اندیشه كشته شدن او منصرف شده و غافل گردیدم.